دل نگرانیهای مادرانه - کمک میخوام از همتون لطفا
سلام به همه مامانا و دوستای خوب و مهربونم
سلام به نگار نازم عشقم جونم امیدم
عزیزم مامانی امروز این پست مربوط به عکس ها و شیرین کاریای شما نیست قشنگم. ببخشید عشقم. اما مامانی یک کمی دلواپس و نگران نوع رفتار با شماست که میخواد تو این پست با خاله ها درمیون بذاره و ازشون راهنمایی و نظر بخواد.
خاله های خوب الان میگم داستان از چه قراره:
راستش این نگار خانوم ما خوابش خیلی کمه. یعنی از نوزادیش هم همین طور بود. الان که بزرگتر شده مثلا اگه باید شب ساعت 10 11 بخوابه تا حداقل 6 7 صبح, همش 4 ساعت شاید یکسره بخوابه. بعدش هی پا میشه و شیر میخواد. شاید 4 بار 5 بار یا حتی بیشتر. الهی قربونش برم من که دیگه عادت کردم به بی خوابی و چرت های گاه و بیگاه روزانه... اما بیشتر برای خودش نگرانم آخه اینطوری لاغر و خسته میشه عشقم. خلاصه خیلی ها دکتر مرندیان رو به ما معرفی کردن و ما دیروز بردیمش پیش ایشون. امان امان امان از عصبانیت دکتر این قدر با من دعوا کرد که چرا به این بچه شیر میدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!! میگفت که بچه تو این سن نباید بیشتر از 2 وعده شیر مادر بخوره وگرنه باعث بی قراری و ناآرومی بچه میشه آخه من نگارو با شیر آرومش میکنم. یعنی دارم اشتباه می کنم و باعث کم خوابی های نگار منم؟؟؟ حتی دکتر میگفت دیگه از ساعت 10 شب به بعد تا صبح ساعت 8 حق نداری بهش شیر بدی حتی اگه گریه هم کرد بهش آب بده بگو یا همین آبو بخور یا گریه کن!!!!!!!!! با همین صراحت بعدشم با دست به نگار اشاره کرد و گفت وگرنه میشه همین طوری وابسته و لوس و بغلی ( با افسوس و اکراه هم هی سرشو تکون میداد) --- البته نگار هم موقع معاینه و چکاپ خیلی گریه کرد. اینم بگم نگار کلا مثل بچگی های خودم از دکتر و مطبش و معاینه میترسه --- خلاصه شاید باورتون نشه اما از مطب که اومدیم بیرون دیگه نه من حوصله داشتم نه بابایی نه خود نگار. طفلکی بچم که اصلا به طرز غیر قابل باوری خوابش برد.
حالا واقعا نمی دونم باید چکار کنم و آیا باید به حرف دکتر عمل کنم و آیا واقعا مسبب اصلی کم خوابی نگارم منم؟
خیلی به کمکتون احتیاج دارم
خیلی دوستتون دارم
خیلی منتظر نظراتتونم