نگار نازمون نگار نازمون، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

اولین فرشته کوچولوی ناز مامان و بابا، نگار

مسافرت شمال و یه عالمه عکس

1392/4/7 17:00
نویسنده : مامان نگار
904 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام عمر مامان

هفته پیش با مامان بزرگات رفتیم شمال ویلای مامان بزرگ اینا (مامان بابایی). عموها و زن عمو و خاله و مامان بزرگ و ... دیگه آتیشی نمونده بود که شما نسوزونی عشقم. هر روز داری شیرین تر و زیبا تر میشی  شیرینم. اینم عکسای شمال - خرداد 92 :

 در حال پیاده روی با بابایی تو ساحل

الهی قربئنت برم که این بوس های خوشمزتو هی پخش می کنیماچ

نگار بابا

نگار مامانچشمک

وقتی خوابت میاد و به زور میخوای نخوابیقلب

حاج خانوم تسبیح مامان بزرگو بهش بده ده آخهچشمک

عاشق اینی که فقط راه بری و همه چیزو با انگشت نشون بدی. ماچ

یه وقت بد نگذره؟؟؟!!!!!!!!!!!!

وقتی التماس میکنی که تورو هم ببرن ددر(بیرون)ماچ

قربون گل گفتنت برم مادرررربغل

فدای خنده هات

داری با تلفن عمو مثلا صحبت میکنی!!! میگم آتیش میسوزونی

 دیگه وقتشه که دل و رودشو  بریزم بیرونچشمک

بغلماچ

 شرح تصویر بالا:

نگار خانوم هوس آب بازی تو استخر کردن در نتیجه ما هم یه استخر براشون خریداری کردیم و همونجا از فروشنده خواستیم تا برامون بادش کنه.  غافل از اینکه بردن این استخر تا خونه بس مشکل است. خلاصه بعد از  کلی زحمت و بستن استخر بالای ماشین و دو سه بار افتادن استخر و دنده عقب و ... با سرعت 20 حرکت کردن و ... بالاخره به این نتیجه رسیدیم که نمیشه و عمو همایون با فرستادن جرثقیل کارخونه به دادمون رسیدنیشخند. اینم عکس استخر نگار خانوم و نمونه ای دیگر از آتیشهایی که تو این سفر سوزوندننیشخند

آب بازززززیهورا

حمام بعد از آب بازی

بعد از اینکه دسته های عینک همه رو جوید!!! به این نتیجه رسیدیم که یه عینک براش بخریمچشمک

خوش تیپ مامااااااااانقلب

بله این کایت نگار خانومه.

اینم بابایی بیچاره که تو هوای ثابت و بدون باد بخاطر نگار خانوم مجبوره کایت هوا کنه!!!!!زبان

دوربین به دست در حال فرار بود که بابایی قهرمان گرفتشنیشخندتشویق

با همه شیطونیا و شرارتت عاشقتم مامانی

من و بابایی مثل همیشه بهترین هارو برات میخوایم عشقم.ماچ

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان آرش
7 تیر 92 16:40
فدای تو دختر خوشگل...بوس برای نگار جونم.


مرسی مامان آرش که به وب نگار من اومدی. منم حتما میام
بوووووووووووووووس
مامان جونی
7 تیر 92 16:44
سلام عزیزم.چه نازه دخملتون..عزیزم ستیلای من در مسابقه نی نی خوشمزه شرکت کرده.ضمن اینکه ازتون دعوت می کنم به وبلاگش سر بزنید ازتون خواهش می کنم بهش رای بدین حتما.باشه؟!
کد217 رو به 20008080200ارسال کنید.


سلام عزیزم. مرسی چشم حتما میام
مامان آرش
7 تیر 92 18:56
مرسی که شما هم اومدید.منم شما رو لینک کردم.


ممنون عزیزم
متین من
8 تیر 92 1:17
سلام مامان نگار از اینکه به پسرم رای دادین خیلی خیلی ممنونم

عزیزم شاید این یک بهونه باشه واسه شروع دوستی یک رابطه صمیمی و دوستانه من همین الان شما رو به لیست دوستام اضافه کردم و سر موقع میام وبه وب دخترگلت سر میزنم همه ی پستهاش میخونم درحال حاضر میدونی که دارم واسه متین تبلیغ میکنم یه دنیا ممنون راستی با هر خط موبایل فقط یکبار میتونی رای بدی در غیر اینصورت رای که دادی سوخت میشه فدات دختر نازت ببوس

لطف داری عزیزم. قطعا همین طوره دوست خوبم. حتما بیا خوشحال میشم خانمی. منتظرتم. بووووووووس






سوری مامان زهره
8 تیر 92 16:11
ای جان چه بانمک شدی تو همه عکسا!
خوش گذشت؟! جای ما خالی!!!


سلام خاله جونم مرسیییی
بله که جاتون واقعا خالی بود. بوووووووووووس
خاله فريناز
9 تیر 92 19:42
آخ كه مردمواسه دخملون. دخي اون عكسه كه استخرش روي جرثقيل بي‌نظير بود. كلي خنديدم يعني ببين عمو همايون براش چه كارا كه نمي‌كنه.
اون عكسه هم كه عينك زدي بالاي سرش، بي‌نهايت شبيه خودت افتاده.
واسه دونه دونه بقيه عكسا هم ضعف كردم براش. دلم مي‌خواست الان پيش هم بودين بغلش مي‌كردم همچي فشارش مي‌دادم.
جيگر چطوري روي تاب نشسته. ياد اون وقتي افتادم كه روي تاب بغلش كرده بودم و خوابيد و من از ذوق مي‌خواستم گازش بگيرم اينقدره كه خوشمزه خوابيده بود.
دخملت يه دونه‌س ايشالا زير سايه ماماني و بابايي و بزرگترا غرق خوشبختي و شادي باشه هميشه و تندرست.

حال کردی عمو همایونو؟؟؟
آخیییییییییی منم یاد شمال افتادم که با هم رفتیم عزیزم. ممنون ان شاا.. سال های سال در کنار همسر گرام با سلامتی و تندرستی خوشبخت باشید. سلام به عمو مهردادشم برسون.
بوووووووووس

♥متین من♥
10 تیر 92 1:14
عزیزم اول که عینک جدید مبارک استخر خوشکلت هم همینطور چه جریانی داشته این استخر
بابایی که واسه شما در هوای صاف بدو بدو میکرده واسه کایت خیلی دوستت داره سایه ش همیشه بالای سرت باشه
عزیزم که هر روز داری شیرین تر وبازیگوش تر میشی مسافرت خوش گذشت امیدوارم همه ی مسافرتات مثل این یکی خاطره انگیز و به یاد ماندنی باشه
با اون بوسه های قشنگی که می فرستی منم یک بوس گنده از شیراز تا ... می فرستم


سلام خاله جونم. مرسیییییی. بازم مرسییییی که میاین به من سر میزنین
از ماچ های گندتونم که از شیراز تا تهران می فرستین ممنونم.
دوستتون دارم هوار تا .
بووووووووووووووووووووووووووس
مامان نگار
11 تیر 92 13:43
نمی دونم چرا این نگار ها اینقدر دوست دارن دسته عینک بجون؟
فدای شیطنتای نگارجون برم من که اینقدر باحاله


پس نگار تو هم از این کارا می کنه. فدای شیطونی هاشون مامانش. مرسی عزیزم. لطف داری. نگار خواستنیتو ببوس.
بووووووووووووس
شادی
12 تیر 92 0:58
وااااااای عزیییییزم عکسات هم مثل خودت قشنگ و خوردنی خدا حفظت کنه قربونت بررررم امیدوارم همیشه در کنار مامان و بابای خوب و مهربونت سالم و شاد باشی


مرسی عززززززیزم. بوووووووووووس
مامان محمدرضا
13 تیر 92 14:22
واااااای فدات بشم که اینقده نازه این دخملی
سلام دوست عزیز پسمل ما تو2تا مسابقه شرکت کرده اگه دوس داشتین به وبلاگش بیایین وبهش رای بدین
مرسیییییییییی


سلام عزیزم. مرسی از این همه لطفت. عکس های پسر نازتم دیدم. ماشاا.. خدا حفظش کنه. من با شماره خودم به نگار رای دادم. اما با یه شماره دیگه به گل پسرت رای میدم.
بوووووووووووووووووس
مامان آنی
18 تیر 92 19:23
ای جانم عروسک تپل مپل ناز
با اون کلاه خوشگل شبیه بچه های خارجی شدی نگارجونی
مامانی من هم با افتخار شما رو لینک کردم


سلام عزیزم
مرسی خانمی. نی نی شما هم خیلی ناز و خواستنیه. ممنونم. خوشحالم کردی. باز هم به ما سر بزن.
بوووووووووووووووس
لاله
19 تیر 92 15:33
الهی فدات بشم چه ناز شدی
عکس های کنار ساحل خیلی قشنگن
با اون عکس جرثقیل هم کلی حال کردم


خدا نکنه خاله جونم
مرسی - برو حاشو ببر.......
بوووووووووووس