مامان تنبل
سلام خاله فریناز جونم جونم واست بگه که حق داری. مامان یه مدته که تنبل شده آخه خودت بیشتر در جریانی عزیزم. یه مدت زیاد آپ نکردم. الانم اونقدر کارای عقب افتاده دارم که نگوووووو. اما چشم هم عکساشو میذارم هم انشاا.. اون موضوع که گفتی رو انجام می دم. یه کمی هنوز گیجم خاله جون اما خیلی خیلی خوشحالم کردی که به وبلاگ نگارم سر زدی و برام کامنت گذاشتی. بازم بیا دوست جون خوبم. راستی می خواستم بارت تو وب خودت جواب بدم وارد نشد. گفتم بدونی ( به حق سوره تبارک ) سلام برسون بوس بوس بوس ...
فرشته کوچولو
سلام نگار نازم عرضم به حضور نازنینت که الان شما 6 ماهه هستی و من برگشتم سر کار و دارم وبلاگتو آپ می کنم. خیلی دوست دارم که وقتی به یاری خدا بزرگ شدی به اینجا سری بزنی و ببینی که مامان همیشه و همه جا به یادت بوده. از خودت بگم عزیزیم, اونقدر نازی که نگو خیلی خواستنی هستی دختر قشنگم. از اینکه خدا این قدر به من لطف کرده و تو فرشته کوچولو رو به من داده خیلی خوشحالم و روزی هزار مرتبه شکرش می کنم. توی این 6 ماه من و بابایی هم مراقبت بودیم هم خیلی سعی کردیم خوشحال و راضیت کنیم امیدوارم که این طور بوده باشه. جونم واست بگه عزیزم که این دنیا پستی بلندی زیاد داره. روزای خوب و خوش, روزای سخت..... ان شاا.. تو بیشتر خوبی...
شرمنده
سلام دوستای گلم یه مدت خیلی زیاد نتونستم بیام. داستانش مفصله. شرمنده. اما انشاا.. دیگه میخوام بیام و براتون مطلب بنویسم. از نگارم بگم که عاشقشم. خیلی خواستنیه البته واسه من . حالا عکسهاشم براتون میذارم. خوشحال میشم شما هم از نی نی های نازتون برام بگید و عکساشونو برام بذارید. همتونو دوست دارم. راستی یادتون نره برام کامنت بذارید. منتظرتون هستم. مامان نگار ...
نویسنده :
مامان نگار
13:41
بی معرفتا کجایین پس؟
سلام دوسستای قشنگم بابا جون اگه هستین و میاین یه سرم به من بزنین و برام کامنتی چیزی بذارین دلم پکید به خدا باباااااا آره آقا جون من قبول دارم دیر به دیر میام اما شما ها کمک کنین دوباره سر ذوق بیام خیلی واستون حرف دارم که بنویسم اما فرصت نمیشه انگیزه هم میخوام بابا کمکککککک منتظرتون هستم دوستتون دارم مامان نگار ...
نویسنده :
مامان نگار
20:02
دلم برای همتون تنگ شده دوستای خوبم
سلام دوستام بابا تحویل بگیریددددددددددددددد بعد این همه مدت اومدم آخهههههههههههههه من که این قدر دلم واسه همتون تنگ شده که نگو نسترن جون سمیرا جون المیرا جون همه مامانای مهربون برام کامنت بذارید منتظرم ...
نویسنده :
مامان نگار
13:14
ببخشید خیلی تاخیر داشتم
سلام بچه ها نگران نباشید اینم از نی نی من زودی میام ...
نویسنده :
مامان نگار
21:50
سلام بچه ها من اومدم
سلام به همگی دوستای گلم من بالاخره اومدم. ببخشید که یه مدت زیاد نبودم. دلم واسه همتون تنگ شده به خصوص نسترن و رومینای عزیزم که برام با این همه غیبت کامنت گذاشته بودن. راستی بچه ها یه سؤال؟ وقتی تو قسمت نظرات خوانندگان میریم و نظراتو می بینیم باید همون جا که لینک پاسخ رو گذاشتن جواب بدیم یا تو وب براشون نظر بذاریم؟ ببخشیدا که انقدر خنگما راستی خوش گذشته؟ چی کارا کردین؟ مسافرت رفتین یا تهران بودین؟ ما رفتیم شمال و کاشان. جاتون خالی بود. ان شاا.. هر جا رفتین و هستین بهتون خوش گذشته باشه و خوش باشین. دوستتون دارم مامان نگار ...
نویسنده :
مامان نگار
11:51
سلام نگار قشنگم
خوبی مامان؟ ان شاا.. همیشه خوب باشی عشقم. جونم واست بگه که امسال عید حسابی خسته ات کردم. آخه به امید خدا دیگه از سال دیگه با حضور شما دیگه من و بابایی با هم تنها نیستیم. البته بابت این موضوع خیلی خوشحالیم و هر روز به خاطر وجود پر از عشقت خدا رو شکر می کنیم. الهی قربونت برم دختر نازم که پا به پای مامان اومدی و همراهم بودی. هم تو شمال هم کاشان هم 13 بدر. فدای دختر با حالم بشم خلاصه که ازت ممنونم که تو وجودمی و دوستت دارم. اگه اجازه بدی از الان تا آخر دنیا عاشقت بشم و فداییت باشم به امید روزای طلایی که همدیگرو ببینیم و با هم عشقبازی کنیم عاشقتم مامانی ...
سال نو مبارک
سلام به همه دوستای گلم ببخشید که یه مدته دیر آپ می کنم خیلی شلوغ پلوغه آخه. کارای شرکت خونه تکونی ..... الانم اومدم تندی عیدو بهتون تبریک بگم و برم انشاا.. که سال خوبی برای هممون باشه پر از سلامتی و روزی. نی نی منم به لطف خدا به سلامت پاشو به این دنیا بذاره بچه ها دعا یادتون نره دوستتون دارم مامان نگار ...
نویسنده :
مامان نگار
15:33