19 ماهگی نگار و یه عالمه عکس
سلام دوستا و مامانای گلم
بازم مثل همیشه از تاخیرم عذرخواهی میکنم. دیگه این فسقلی اون قدر شیطون و بازیگوش شده که نمیذاره من برسم بیام نت. اما عوضش الان چند تا پست با هم میذارم تا دیگه از شرمندگیتون دربیام
" نگارم مامانی عشقم نازم جونم داری بزرگ و خانم میشی خوشگل مامان. عاشــــــــقتمممممممم "
حالا بریم سراغ عکسا:
این سی دی های رنگین کمانو خیلی دوست داری گلم منم تند تند برات می خرم. البته خاله مریم ( به قول خودت مرمر ) تند تر از من برات سی دی میخره. دستش درد نکنه
قربونت برم که مثل خانم بزرگا رو مبل میشینی
جونم واست بگه که از اونجایی که خیلی استخر توپ رو دوست داری و تا میریم خانه های بازی میپری توش و ذوق می کنی, یه روز بابایی هر دو مونو سورپرایز کرد و با یه استخر و 200 تا توپ اومد خونه :
اولش خیلی متعجب شده بودی و انگار باورت نمی شد
قربون اون قیافه متعجبت برمممممممممم
بعدا که از تعجب دراومدی یه عالمه ذوق کردی و بابا رو تند تند بوس کردی - بابایی دستت درد نکنه.- بعد دیگه داستان عکس بازی شروع شد و من دیگه خوابم گرفت و پدر و دختر همچنان با هم بازی می کردین و لاو می ترکوندین
بـــــــــــــــله گفتم کــــــــــــــــــه
و ..... ادامه ماجرا بابایی استخرو میبره تو اتاقت و یه خانه بازی اونجا درست میکنه. شما هم ذوووووووووووووووق منم بودم عاشق بابایی میشدم. عاشقتووووووووووووونم
تازگیا تا بهت میگیم "یه دست و هورا " بلند دست میزنی و هوررررررا میکشی عشقم مثل الان
هممممممممممممممه باید سر بخورن دیــــــــــــــــگه
تازه یه استخر هم برای حمومت گرفته باباییییییی
خود شیفته مامان
حسابی خوایت گرفته هااااااا از رو نمیری کــــــــــــــــــــــــه
خواب چیه بابا تازه باید دوستام بیان باززززززززززززی - ای بابایی بیچاره - من که خواب پادشاه پنجمو داشتم می دیدم
و ... همونطور که میبینید این داستان تا نزدیکای صبح ادامه داشته که دیگه بابایی هم نتونسته عکس بگیره
این عکس مربوط به صبح میشه که جفتتون از خستگی این طوری شدین
تازه وقتی هم بیدار شدین و صبحانه خوردین دوباره این طوری شدین:
آخه یکی نیست بگه مجبوریــــــــــــــــــــــــن؟!!!!!!
خلاصه که عاشقتونم و خدارو بخاطر داشتنتون شکر می کنم. خدایا در پناه خودت این خونواده کوچیک و عزیزاشونو حفظ کن بار الها. آمیییییییییییییییییییییییییین
راستی سی دی های کلاه قرمزیم دوست داری اما از شخصیت " جیگر " خوشت نمیاد و احساس می کنم میترسی وقتی حتی آهنگش میاد میدویی و یه گوشه قایم میشی و تند تند میگی دیدر ( یعنی جیگر ) چرااااا مامانی؟!!
برای همین منم دیگه جمعشون کردم تا از سرت بیفته !
راستــــــــــــــی عشقم دیگه لیوانو خودت میگیری و آب میخوری
ای جووووووووووووووووووونم
اما نمیدونم چرا بعدش دوست داری باقی آبو بریزی
وای وای وای عاشقتممممممم بعدش میبیری لیوانتو میذاری مثلا سر جاش وای که دیگه میخوام بخورمت اون موقع
اینم سه تا عکس رویایی از نگار - یه خواب قیلوله ناز - میشه منم بخوابـــــــــم؟!!! :
عشقم نازم جونم تو پست بعدی عکسای دومین شب یلداتو میذارم. عزیزم مامانو بخاطر تاخیرهای طولانیش ببخش. دوستت دارم نگار نازم.