نگار نازمون نگار نازمون، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره

اولین فرشته کوچولوی ناز مامان و بابا، نگار

بدون عنوان

1392/1/18 15:16
نویسنده : مامان نگار
503 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام عزیز دلم

ایشالا که همیشه خوب و سرحال باشی مامانی.

از عید و تعطیلات میخوام برات بنویسم عشقم که چقدر امسال با سالهای پیش برای من و باباییت  فرق می کرد. با وجودت همه لحظه هامونو عاشقانه تر کردی عشقم. البته مثل سال های پیش اون آزادی عمل رو تو رفت و آمد و مسافرت نداشتیم اما خدارو شکر که تو رو داریم عزیزم. با تو واقعا همه چی قشنگ تر و بهتره.

امسال عید با مامان بزرگها و خاله و عموها همه باهم  شمال بودیم عشقم. جای بابابزرگها خالی. روحشون شاد.

قول داده بودم که عکساتو بذارم خانم خوشگلم. اینم  عکسای سال تحویل 92. البته ببخشید عشقم که نتونستم اون سفره هفت سینی که دوست داشتمو برات بچینم یه کم امکانات کم بود  نگارم. بوووووس

الهی من قربون اون دامن بالا زدنت برم عشقممممم

تازه با همدیگه رفتیم جنگل. چقدر  ذوق زده شده بودی نازم از دیدن رودخونه و اسب و درخت ها و....

خیلی دوستت دارم تگار نازم

اینجا هم که بالاخره تو رودربایستی گیر کردی و تو صندلی غذا بند شدی عشقم. به خدا شرمندم کردیا مامانی رو سفیدم کردی جلو ملت!!!!!! دمت  گرمچشمکماچ

 اما کاملا معلومه که فهمیدی گول خوردیا شیطون. دور سرت بگردم با اون قیافه آویزونت مادرررررر

خلاصه سفر شمال خیلی خوش گذشت عشقم.  راستی چهارشنبه سوری هم اونجا بودیم که فقط فیلم دارم عزیزم که اونم همش با دوده و تو شبه و زیاد خوب نشده.

بعد از اینکه از شمال برگشتیم قرار شد یکی دو روز بعد با خاله فریناز اینا بریم کاشان پابوس امامزاده سلطانعلی ( مشهد اردهال ) که نذر سلامتی شما بود خانم نازم. عکسامون بیشتر تو کویر مرنجاب و ... بود که شما بیشتر تو ماشین بودی چون خیلی خاک بود و شتر ها (به قول عمو مهردادت طوطو ها!!!!!) آزادانه رفت و آمد می کردن خطرناک بود. اما رفتیم روستای دیدنی ابیانه که با لباس محلی عکس ازت انداختیم عشقم. دیدینیییییی شدی مامانیییییی من.

الهی من دورت بگردم فندوق ماماننننننننننن

راستی خانم خوشگله یه سری عکس از قدیم تر قول داده بودم برات بذارم که نشده بود الان برات میذارم. چند تاشون مال مسافرت شمال بهمن 91 :

آخه چرا اینقدر میترسی عشقم

خوش تیپپپپپپپپ ولی ترسوووو

 ترسوووو ولی رویاییییییییماچ  عشق منی تو بخدا دخترم

اینم 3 تا عکس از شب یلدا ( خونه مامان بزرگ ) که وقت نشده بود برات بذارم نگار نازم هندونه خوردنی مامان

خوب دیگه عشقم باید برم جمع و جور کنم که از اداره بیام دنبالت با هم بریم خونه. این ساعتا که میشه دیگه دلم برا دیدنت پر میکشه همدم نازم.

دوستت دارم  نگارم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان آوا
19 فروردین 92 11:35
وای چه عکسای قشنگی ماشاءالله


سلام مامان آوا جون
مرسی عزیزم. ماشاا.. دختر گل شما هم خیلی نازه. خدا حفظش کنه. راستش من از موسیقی لایت و آرامش تو وبلاگ آوا جون خیلی خوشم اومد و از اونجایی که شیرازی هارو واقعا دوست دارم با اجازت لینکت می کنم خانمی. خوشحال میشم بازم به وب نگار من بیای. بوووووووس
مامان سونیا
19 فروردین 92 12:47
ای جون دلم قربونت برم من با اون لباس محلی عروسک کوچولوی ناز و خوردنی


سلام عزیزم . مرسی از لطفت. سونیا جونم چطوره؟ ان شاا.. که همیشه خوب و سلامت باشه. ببوسششششش
مامان نگار
19 فروردین 92 15:29
عاشق اون عکسا با لباسهای سنتی شم
تو رو خدا براش اسفند دود کنین
فداش بشم من
خوردنی و خواستنیه به خدا
عاشق اون لپاشم و اون موهای بور کم پشت و بلندنش


قربونت برم عزیزم. لطف داری خانمی. از نگار تو که خوردنیی تر نیست با اون لپای توپولی و نازش. خدا حفظشون کنه ان شاا..
مرسی که کامنت گذاشتی مامان نگار جونم. بوووووس
سمیرا
20 فروردین 92 14:53
وایییییییییییییییییییییییی لباس ابیانه ایشوووووووووووووووووووووووووو عشقمممممم نخودچی شدی خاله قربونت بره ضعف کردمممممممممممممم برات خاله قزی


سلام خاله جونمممممممممم. کجایی بابا؟ این همه ذوق کردم که مامان عکسامو برات بذاره. دیر میاییااااااا
مرسی که این قدر لطف داری عزیزم. راستی یه سوال دارم سمیرا جون: سر آنیسا هم از این پوسته ها که تو موها هست می زد؟! نگار خیلی داره هنوزم خوب نشده دکترش میگه میره اما من عجله دارم یک کم!
بوووووووس
سوری مامان زهره
28 فروردین 92 16:28
سلام مامان مهربون ، چه عکسای نانازی،با اون لباس سنتیا خیلی خیلی قشنگ شده حتما براش و ان یکاد بخونید.
ما شالله
خوشحال میشم به وبلاگ دخترم بیاید و با هم دوست بشیم


سلام عزیزم. مرسی شما لطف داری. چشم حتما میام منم خوشحال میشم با هم دوست بشیم
سوری مامان زهره
29 فروردین 92 14:51
سلام با افتخار لینکتون کردم[گل
سلام عزیزم. ممنون من قبلا با افتخار و با اجازت لینکت کردم. بوووووووس
الهه
8 اردیبهشت 92 17:37
نگار كوچولوي نازنين و دوستداشتني
چهره زيبا و صورت خندانت آدمو ياد فرشته هاي زميني مي اندازه
اميدوارم هميشه زير سايه مامان و بابا سلامت و خوشبخت باشي


سلام عزیزم. مرسسسسسی که این قدر به نگار من لطف داری خانمی. اگه نگار چهره دوست داشتنی و مهربون و خندون خودتو ببینه یه عالمه از اینکه مامانش یه همچین دوست و همکار خوبی داره ذوق می کنه.
بوووووووووووووس
سوری مامان زهره
11 اردیبهشت 92 11:23
حضرت فاطمه(سلام الله علیها):

همیشه در خدمت مادر و پاى بند او باش ، چون بهشت زیر پاى مادران است ؛ و نتیجه آن نعمت هاى بهشتى خواهد بود.

روز زن مبارک!


سلام عزیزم. روز زن و ولادت دختر نبوت, همسر ولایت و مادر امامت بر همه زنان پاک مبارک باشه.
مامان نگار
15 اردیبهشت 92 14:10
کجایین پس؟؟؟!!


سلام عزیزم. ببخشید یه مدته که درگیر کارای نجاری خونه هستم. نرسیدم بیام. مرسی که به یادم هستی. تا چند روز دیگه ان شاا.. به جمعتون می پیوندم.
بووووووووس
خاله ی آریسا
1 خرداد 92 15:21
واااااااااااااااای چه عکسای نازی دختر خیلی نازی دارید خدا حفظش کنه
راستی به وب ما هم سر بزنید خوشحال میشیم


مرسی عزیزم. لطف داری خانمی. ممنون. چشم حتما میام.
بووووووووووووووووووووس
لاله
12 خرداد 92 9:53
جوووووووووووووووووووووووونم چقدر با لباس محلی ناناز شدی بخورمت