نگار نازمون نگار نازمون، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

اولین فرشته کوچولوی ناز مامان و بابا، نگار

دومین نوروزت مبارک نگار همیشه بهارم

در پرتو الطاف ایزد منان نوروز فرخنده بر روزگار خرمتان مبارک و بهار شوق انگیز بر قامت سبز وجودتان شکوفه باران باد . . .  نگارم عزیزم جونم  عمرم دختر ماهم یکی یدونه ام زندگیم دلت شاد و لبت خندان بماند برایت عمرجاویدان بماند خدارا میدهم سوگند برعشق هرآن خواهی برایت آن بماند بپایت ثروتی افزون بریزد که چشم دشمنت حیران بماند تنت سالم سرایت سبز باشد برایت زندگی آسان بماند تمام فصل سالت عید باشد چراغ خانه ات تابان بماند . . . پروردگارا خدایا بارالها در این سال نو و همه سال به خواب عزیزانم ارامش به بیداریشان اسایش،به زندگیشان عافیت،به عشقشان ثبات،به مهرشان وفا به عمرشان عزت،به رزقشان برکت،و به وجودشان صحت عطا بفرما یا رب آمــــــ...
20 فروردين 1393

ولیمه

 عزیزم از ولیمه مامان بزرگ  خیلی عکس  ندارم آخه  من و بابایی و خاله  خیلی درگیر کارا بودیم و نشد زیاد تو هتل ازت عکس بگیریم.  مامان بزرگ ببخشید.  اما عاشق این بودی که اینجا بشینی و ازت عکس بگیریم. باز خدارو شکر اجباری هم که شده عکس گرفتیم:  مامان بزرگ  خیلی دلم برات تنگ شده بود وقتی رفته بودین مکه.  زیارتتون قبول . دوسست داریــــــــــــــم ...
20 فروردين 1393

نقاشی بازم نقاشی

 عزیزم جونم زندگیم  نگار هنرمندم خیلی نقاشیو دوست داری  عزیزم. نمی دونم باید به این علاقه ات کی و چطوری جواب بدم که استعدادت از بین نره.  اما مطمئن باش من و بابایی تحقیق می کنیم و به زودی کشفت می کنیم  عزیزم عاشق زن عموت هستی البته ما هم همه دوستش داریم  اما شما دو تا واقعا عاشقانه همدیگرو دوست دارین  خدا مهربون ترتون کنه ان شاا..   تازه از بوم زن عمو هم استفاده میکنی  و بخاطر  همین علاقه شدید هیچ برخوردی با سرکار نمیشه اون قدر با آرامش و عشق قلم دست میگیری و مشغول میشی که دلم نمیاد حتی صدات کنم مبادا خلوتت بهم بخوره تازه مثل زن عمو  آواز هم زمزمه می کنی وای عاشق...
20 فروردين 1393

اولین قطار و سفر به مشهد مقدس

 عزیزم نگار نازم تو بهمن ماه که مامان بزرگ رفتن مکه و من مجبور بودم مرخصی بگیرم خدا بهمون توفیق اجباری نصیب کرد و آقا طلبیدن و راهی مشهد شدیم و بخاطر علاقه شدید مامان به قطار تصمیم گرفتیم هم خودمون هم ماشین با قطار بریم مشهد  و شما برای اولین بار سوار قطار شدی عشقم.اول قرار بود با خاله فریناز و عمو مهرداد اینا بریم که متاسفانه نشد و با خاله بهاره و عمو علی اینا رفتیم مامانی ببخشید که از حرم ازت عکس ندارم آخه اونا تو گوشیم بود و کارت حافظم ویروسی شد و ... عکسای قطار: نه مامانی زحمت نکش  خودمون درست می کنیم واااالا خوب همه هم که خوردنین و ..... خوشبختانه مثل مامان عاشق قطار شدی و از هواپیما راحت تر بودی ...
20 فروردين 1393

ولنتاین 92

سلام عشق آسمونی مامان  امسال ولنتاین من و بابایی درگیر کارای  مامان بزرگ بودیم که می خواستند برن مکه ( خدا قسمت همه اونایی که آرزو دارن کنه ) برای همین یه عکس فقط تونستم از کادویی که برات خریده بودیم بندازم اونم هول هولکی  عزیزم. اینم هدیه من و بابایی به شما دختر گلم.  عزیزم از عشق قشنگی به زندگی ما دادی ممنونیم. خدایا شکرت  ...
20 فروردين 1393

دختر خانوم و خونه دارم

سلام نگار ناز مامان  الهی قربونت برم مامانی که داری خانوم میشی و دوست داری کارایی که میکنمو تقلید کنی عشقم . خدایا شکرت برای این که تنها نیستم گردگیری: جارو: عاشقتــــــــــــــــــــــــــــــم تازگیا خودت رو صندلیت میشینی و تلویزیون میبینی : این یه عکس  تصادفی: جوووووووووووووووووون ...
20 فروردين 1393

تولد بابایی - دیماه 92

سلام عشق مامان. این دفعه تولد بابایی رو 3 نفری جشن گرفتیم  یعنی من و شما براش کیک گرفتیم و سورپرایزش کردیم.  عزیزم این قدر دختر خوبی بودی که نگوووووو  عشق می کنم باهات بهت گفتم ساکت باش و چراغ هارو خاموش کردم و شمع ها روشن. تو هم هی تند تند دستتو به نشونه سکوت میبردی جلو بینیت و تند تند می گفتی هیس هیس خیلی با حالــــــــــــی عشقم عاشقتــــــــــــم این کیک انتخاب نگار خانومه ( پنانه = پروانه )   بابایی تولدت مبارک ان شاا.. تولد 100 سالگیتو با سلامتی جشن بگیریم و سایه ات بالا سرمون باشه. خدایا خداوندا خودت در پناه خودت حفظش کن ... آمـــــــــــــــــــین  برای بابای نگار و عشق مام...
20 فروردين 1393