نگار نازمون نگار نازمون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

اولین فرشته کوچولوی ناز مامان و بابا، نگار

25 ماهگی عشقم

1393/7/7 11:07
نویسنده : مامان نگار
1,214 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نگار نازمممممممممممممممم تورو خدا مامانو ببخش اینقدر دیر آپ میکنه  عزیزمخجالت. آخه این چند وقت  خیلی سرمون شلوغ بووووود و اتفاقات زیادی افتاد و مجبور بودیم همش بریم مسافرت. البته  خدارو شکر می کنم ان شاا.. همیشه به شما دختر نازم خوش بگذره

مامانا خاله ها دوستا .... از همتون بابت این تاخیر طولانی عذرخواهی میکنم. شرمنده همتونمخجالتخجالت... پیغام هاتونم همه رو می خوندم  اما فرصت جواب دادن نداشتم. مرسی که توی این مدت به یاد من بودین مامان گلشید جون، افسانه جون، سمیرا جون، مامان نگار جون، مامان دیبا جون، خاله فرینازش، الهه جون و ..... دست همتون درد نکنه دوستای خوبمبغل.

نگار جونم مامانی ناز شدی عشق شدی هرچی بگم کمه آخه دیگه تغییراتت زیاده و من دارم از نوشتن و ثبت کردنشون عقب می مونمبوس. از حرف زدنت که نگووووووووو شیرین زبون  شدی بیا به دیدن. از استقلالت بگم که دیگه خودت  تقریبا غذا می خوری، کفشاتو  پات میکنی، اسباب بازیهاتو جمع میکنی خانممممممممممم من، سفره  پهن می کنی..... عاشـــــــــــــقـــــــــــــــــتم محبت

مهدکودکتم دیگه دوست داری و یه کاری کردی که اونا هم عاشقت شدن ( یادته اولا جوابت کرده بودن از بس اذیتشون کرده بودی؟!شاکی) خلاصه که ماه شدی ماه.  حالا حتما از فرهنگ لغاتت ورژن جدیدشو تو یه پست میذارمخندونک

 بریم سراغ عکسهای این مدت:

افطاری خونه مامان جون:

ان شاا.. طاعات و عبادات همه مورد قبول حق واقع شده باشه. آمــــــــــــــــین

 ای جووووووووووووووووونم قبول باشه خـــــــــــــانووووووووووم بوس

دعای بعد از افطار!!! :

 حالا یه کم عکس از تیریپ خوابیدنت میذارمچشمک :

وقتی مارو  بیدار میکنی و شیر میخوای و بعدش اینطوری تو خواب شیر میخوری:

نمیدونم چرا اینقدر دوست داری که از جات بیای بیرون و بچرخی:

 اما وقتی میخوابی خیلی ناز و معصوم میشی مامانی. عاشــــــــــــــقتم

 

 

بوسبوسبوس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

افسانه
14 مهر 93 11:24
کولاک کردی عزیزم آفرین چه همه پست های قشنگ قشنگ گذاشتی نگار جونو ببوس